تأثیر تعدد مصادیق در رفع ابهام از معنای یک واژه
ما باید مولفه معناییها رو دسته بندی کنیم، از حیث ابهام، از حیث وضوح در معنا. ممکنه این یه بخشیاش بحث مصادیق باشه، مصداق واضح و روشنی که دارند و همه هم از اون، یک درک مشترک یا یک حس مشترک دارند و نیاز به توضیح با الفاظ مبهم نداره. یه بخشی از مولفه معناییها اینطور هستند. آیا ارجاع به مصادیق متعدد، میتونه ابهام رو کاهش بده، یعنی روشن کردن مصادیق متعدد یک مفهوم؟ برخی از مفاهیم ما ممکنه جامد غیر مصدری باشه، یعنی به معنای اینکه فقط یک مصداق دارند، ولی همه مفاهیم ما حتماً مصداق دارند. همه اسمهای ما حتماً مصداق دارند ولو اسم مشتق باشه، یا مصداقشون یکی است که گاهی اوقات اینجا به این میگویند جامد غیر مصدری، یعنی اونهایی که میگویند جامد غیر مصدری، آنجایی است که مصداق، خیلی روشن هست و مشخص هست و یکی است و یک جا داره به کار میره. ولی مگه اسم مشتقی داریم که مصداق نداشته باشه؟ همه اسم مشتق ما مصداق دارند. همه اشیاء هم مصداق اون اسم مشتق نیستند، برخی از اشیاء، ولی ممکنه به تعداد، به تعداد زیاد یا تعداد کم، مصداق یک واژه، یک اسم مشتق باشند. آیا مصادیق میتوانند درجه ابهام رو کم کنند؟ آیا تعدد مصادیق در درجه ابهام اون واژهای که داریم به کار میبریم، نقش داره؟ حالا این مصادیق رو هم میشه برای اسمها مد نظر داشت، هم میشه برای فعلها مد نظر داشت. آیا مصادیق فعلها، تعدد مصادیقشون، میتونه در درجه ابهام، تاثیر داشته باشه؟ یعنی ما این درجه ابهام را چگونه پیدا کنیم؟ یا درجه وضوح یک معنا رو چگونه پیدا کنیم؟ وقتی میخواهیم یک واژهای رو معنا کنیم آیا باید در مولفههای معنایی اون واژه، واژههایی را به کار ببریم که درجه وضوحشون بیشتر هست؟ که منطقاً این به نظر میرسه.
تعریف یک واژه کشف ارتباطات مؤلفه های معنایی آن واژه نیست
شما نمیتونی یک واژهای رو معنا کنید اگر به دنبال معناشناسی هستید، اگر به دنبال تعریف هستید، واژهای را معنا کنید با مولفه معناییهایی که خود اون مولفههای معنایی ابهامش بیشتر از اینه. اگه به دنبال تعریف باشیم این درست نیست. ولی اگر به دنبال ایجاد ارتباط باشیم، این درست هست. شما میتونید واژهای را تعریف کنید از جهت تعریف ارتباطات، نه از جهت تعریف معنا. از جهت تعریف ارتباطات، ارتباطش رو با چند مولفه معنایی مطرح کنی که اون مولفههای معنایی، درجه ابهامشون از این واژه اصلی ما بیشتر هم باشند، ولی شما دارید ارتباط رو معنا میکنید، ارتباط رو تعریف میکنید.