اهمیت علم به مأکولات تا جایی است که حضرت عیسی (ع) با این علم در برپایی ظهور نقش خواهند داشت
بحث مأکولات از آدم (ع) تا خاتم (ص) و از دنیا تا برزخ و ... وجود داشته و دارد
بله در بحث مأکولات موارد مختلفی وجود داره. نکات مختلفی وجود داره. بحث مأکولات از زمان آدم علیه السلام مطرح هست تا بهشتها. در ماجرای انبیاء علیهم السلام به طرق مختلف مطرح هست، با ویژگیهای مختلف. در دوران سید ما رسول الله صلوات الله علیه به طرق مختلف مطرح هست، با ویژگیهای مختلف. در ابعاد مختلف انسان مطرح هست. خوردن مأکولات جسمانی و مادی، مأکولات دنیایی در فضای دنیا مطرح هست. مأکولات برزخی مطرح هست. انسانها هم مأکولات دنیایی دارند هم مأکولات برزخی دارند، هر دوش مهم هست. مأکولات دنیایی شون شریعت خاص خودش رو داره. مأکولات برزخی شون هم شریعت خاص خودش رو داره. بعد از مرگ مأکولات دارند. در دنیا وقتی زندگی میکنند در همین دنیا، هم در برزخ شون مأکولات دارند. بسیاری از اعمالشون در دنیا در برزخ مأکولات آنهاست. هم برخی مأکولات دنیایی، آثار یا جلوه ی مأکولات برزخی داره یا به تعبیر دقیقتر، بُعد مأکولات برزخی داره، هم برخی اعمال انسانها، رفتارهای انسانها بُعد مأکولات برزخی داره.
ضرورت توجه انسان به مأکولات و آثار استفاده از آنها
لذا انسان باید به مأکولاتش توجه کنه. به طعامش توجه کنه. فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ انسان باید چکار کنه؟ انسان باید به طعامش نظر کنه. به طعامش توجه کنه. عمیق به طعامش نگاه کنه، توجه عمیق داشته باشه. بله طعام و مأکولات انسان ابعاد دنیایی داره، ابعاد برزخی داره. وقتی شما، یه فردی رفتار منفی انجام میده، مثلاً آیات خدا رو تکذیب میکنه، در برزخش، نار مأکولات اوست. انگار در حلقوم برزخیش نار وارد میشه. وقتی یک فردی مال یتیم رو از او سلب میکنه و از مال یتیم استفاده میکنه، برزخ، او نار میخوره. همین ماجرا تا قیامت هست، تا بعد از جهنم ها هست. خداوند میفرماید در جهنم اون فرد رو به او زقّوم میخورانیم. از زقّوم استفاده میکنیم، لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ ، اونها از درختی که از زقّوم هست اَکل میکنند. اینها کیا هستند؟ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ ، اونها اینها هستند. پس این بحث اَکل از ابتدای خلقت بشر از همون اوایل، تقریباً اویل خلقت بشر، مطرح هست تا آخر.
ورود به بحث مأکولات با علم الاسماء
در دوران خلقت بشر قبل از بحث اًکل برای بشر چی مطرح هست؟ علم اَسماء. این رو دقت کنید علم اسماء قبل از مرحله ی بعدی این بحث که برای بشر مطرح هست وجود داره. یعنی ابتدا بشر با علم اسماء مواجه هست، مرحله ی بعدی با بحث مأکولات. یعنی با علم اسماء وارد بحث مأکولات میشه. این در ماجرای آدم علیه السلام هست. این رو دقت کنید در قرآن الان چی مطرح هست در مورد مأکولات؟ یک مطلب بسیار مهم که مطرح هست، چیه؟ قبل از مأکولات چی مطرح هست؟ ذکر اسمُ الله. آن چیز که ذکر اسمُ الله بر آن وجود نداره، شما نمیتونید اون رو مأکولات خودتون قرار بدید. آن چیزی که مأکولات هست، آن چیز که ذکر اسمُ الله بر آن قرار نداره، شما نمیتونید اون رو مأکولات خودتون قرار بدید. خب اینطور نکات مختلفی در مورد بحث مأکولات وجود داره.
ازلال آدم (ع) به دلیل عدم اشراف ب علم مأکولات
بحث مأکولات علم میخواد. پس ما یه بحث داریم، علم خدایی مأکولات. این علم میخواد. بشر این علم رو نداره. این یه بحث هست در مأکولات. برخی از انسانها به مأکولات میپردازند به غیر علم، علم ندارند، علم خدایی ندارند. خداست که عالم به مأکولات هست و این علمش رو در اختیار برخی از افراد قرار میده. برخی از افراد این علم رو دارند. ظاهراً طبق آیات در دوران ابتدای خلقت، در دوران آدم علیه السلام، آدم علیه السلام علم مأکولات نداشت، علم الاسماء داشت، علم اسماء هولاء داشت، علم مأکولات نداشت. این ماجرا خیلی بزرگ هست. بر اساس تعلیم اسماء آدم علیه السلام وارد بهشت شد، با شریعتی از مأکولات مواجه بود. شریعتی که خداوند برای او تعریف کرد و نسبت به مراعات اون شریعت از جانب شیطان، در ازلال قرار گرفت و تبعات خودش رو داشت.
انباء حضرت عیسی (ع) نسبت به بما تأکلون در همه ی ابعاد علم به مأکولات است
از بحث انباء بِما تَأکُلون که در مورد عیسی علیه السلام هست، با بررسی آیات و توجه به بحث انباء، این برمیاد که مقدمه ی انباء، علم هست. عیسی علیه السلام عالم به مأکولات هست که انباء میکنه. در همه ی ابعاد علم به مأکولات هست. ابعاد دنیایی، ابعاد برزخی و بُعد آینده، عالم به مأکولات هست. به شما نگاه کنه میگه چی خوردی، چه چیزی خورده ای، چی؟ در گذشته چه چیزی خورده ای. هم از جهت اینکه چه چیزی خورده ای به معنای اون ماده ای که خوردی چی بوده، هم از جهت شریعت ماده ای اون چیزی که خوردی، هم از جهت برزخ آ ن چیزی که خوردی، در برزخ جسم برزخی شما خورده، هم از جهت اینکه شما الان که اینجا هستی در آینده چه خواهی خورد، چی نصیبت میشه، در برزخ چی میخوری، بعداً چی میخوری، در قیامت چی میخوری. آیا شما از نعمات بهشتی میخوری؟ آیا شما از نغمتهای جهنمی میخوری و اینکه چه باید بخوری؟ الان نگاه میکنه به شما، شما در دنیا باید این رو بخوری، چرا؟ این آثار رو برای شما داره. نباید این رو بخوری، نگاه میکنه به شما در برزخ شما باید این شیئ رو بخوری شیئ مثبت ها. پس باید در دنیا این رفتارها رو انجام بدی که بتونی اون رو بخوری. اینکه دستورالعمل خوردن یا نخوردن رو در بُعد دنیایی و بُعد برزخی انسان، بتونه برای انسان ترسیم کنه، برای انسان بیان کنه، همون دستورالعملی که خداوند به آدم علیه السلام فرمود، این رو بخور این رو نخور، این نیاز به یک علم داره. این بحث علم مَا تَأْكُلُونَ که عیسی علیه السلام این علم رو داره، فقط بحث علم به آسیبهای امراض و بیماریهای برخی از خوردنیها و مأکولات منفی نیست، که این هم بخشیش هست. بهشت آدم علیه السلام یک بهشت عالی بود یک بهشتی بود که با یک نگاه میشه گفت از یه دید میشه گفت اون بهشت بهشت برزخی بود پس در برزخ انسان نیاز به یک دستورالعمل داره که چه چیز بخوره یا چه چیز نخوره، عیسی علیه السلام این علم رو داره. ما همین الان که در دنیا زندگی میکنیم، برزخ مون درگیر خوردن یا نخوردن موضوعات مختلف هست. عیسی علیه السلام این دستورالعمل رو میتونه تعیین کنه، علم به مأکولات دنیایی و برزخی و آخرتی هست. عیسی علیه السلام کسی هست که از گِل به اذنِ الله پرنده درست میکنه، پرنده ی زنده. وارد انسان میشیم. پس ببینید تا اینجا در مورد طیر بود غیر انسان. وارد انسان میشیم. مریضیهای انسانها رو درمان میکنه. انسان میمیره، مُرده رو زنده میکنه. گام بعدی به انسان دستورالعمل میده، چه باید بخوری چه نباید بخوری در همه ی ابعاد دنیا، برزخ، آخرت و به او میگه که به او میتونه انباء بده و علم به این موضوع داره. علم به این موضوع داره و میتونه انباء بده. اینها در راستای چی هست؟ در راستای این هست که انسان چه چیزی رو برای خوردنش داره ذخیره میکنه. چه چیزی برای انسان داره رقم میخوره، أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ . این هم یه نکته ای در بحث علم مأکولات هست که مهم هست و نزد عیسی علیه السلام هست.
حضرت عیسی (ع) با ویژگی علم به مأکولات در برپایی ظهور بسیار مؤثر خواهد بود
عیسی علیه السلام بر اساس مأکولات انسانها رو انباء میکنه، انسانهای دوره ی خودش رو انباء کرد، و او در آینده انسانها رو انباء خواهد کرد. چرا عرض میکنیم در آینده؟ این آیه ی 49 سوره ی آل عمران، کلام عیسی علیه السلام هست. خداوند قبل از این آیه، در واقع عیسی علیه السلام رو بشارت میده به مریم سلام الله علیها و توصیفاتی از عیسی علیه السلام بیان میکنه اینکه او يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً . عیسی علیه السلام در دوران مختلفی فِي الْمَهْدِ وَ كَهْل با انسانها تکلم داره و او مِنَ الصَّالِحِينَ هست. از صالحین هست. عیسی علیه السلام علم کتاب، حکمت، تورات و انجیل داره. عیسی علیه السلام رسولی به سوی بنی اسرائیل هست و در ادامه مطرح هست که أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ ، این در واقع کلام عیسی علیه السلام است. این رفتار عیسی علیه السلام که در قالب کلام عیسی علیه السلام مطرح شده، هم دوران مهد هست، هم در دوران کهل، کهولت عیسی علیه السلام. بله این رفتار عیسی علیه السلام هست که در دوران گذشته به عنوان آیه انجام داده و دوران بعد از بازگشت شون و در دوران آخرالزمان، این رفتار رو دنبال خواهند کرد. یکی از ویژگیهای بزرگ عیسی علیه السلام علم به مأکولات انسانهاست، علم به آن چیزیست که میخورند. علم به مأکولات انسانهاست. یه چنین آدمی برای بر پایی ظهور امام علیه السلام لازم هست.عیسی علیه السلام علم به مأکولات دارند، خب هم نسبت به تأثیر مأکولات در شما علم داره، هم نسبت به اینکه شما چه باید بخوری یا نخوری، اصلاً به شریعتش علم داره، هم نسبت به خود اون مأکولات علم داره، عالم به اون مأکولات هست أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ به آن چه که شما میخورید، به خود اونها هم علم داره. ببینید این بِمَا تَأْكُلُونَ چند جهت درش هست. هم یکی خود اون بحث آنچه، یعنی آن چیزی که شما میخورید، مأکولات، بعد بِمَا تَأْكُلُونَ که میفرماید از تَأْكُلُون اش درمیاد که حالا بالاخره شما هم میخورید، پس آثاری هم در شما داره. خب آنچه که ما میخوریم آنچه که مأکولات ما هست، نابود شد. چجوری نابود شد؟ قحطی شده، از بین میره، پا برجا نمیمونه. بشر دچار مشکل شده چه کسی باید بیاد این رو حل کنه؟ اونی که علم به مأکولات داره. اگر در دمادم ظهور امام علیه السلام در قبل از ظهور امام علیه السلام قحطی بزرگی هست چه کسی باید این رو حل بکنه؟ اون که علم به مأکولات داره، قحطی در مورد مأکولات هست، اونی که علم به مأکولات داره، این ماجرا مهم هست. علم به مأکولات در بحث عیسی علیه السلام مهم هست. عیسی علیه السلام از این علم در ماجرای ظهور و برپایی ظهور امام علیه السلام بهره خواهد برد.
مأکولات از محورهای اصلی سوره انسان و ماعون است
بحث مأکولات مهم هست ببینید کل سوره ی انسان، محور اصلی سوره ی انسان، حول مأکولات هست. این ماجرا عجیب هست، هم در دنیا هم در آخرت حول مأکولات هست إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا . ابرار شرب میکنند، عبادالله شرب میکنند. يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا مسکین و یتیم و اسیر طعام بدست میارند چه کسانی این طعام رو میدند؟ ابرار به اونها طعام میدند إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ بحث طعام مطرح هست، بحث طعام دادن مطرح هست. این از اینجا، این در دوران دنیا، در آخرت هم همین طور هست. بسیاری از آیات قرآن در سوره های مختلف حول بحث مأکولات هست، مأکولات دنیایی، مأکولات آسمانها، مأکولات آخرتی. سوره ی مأعون حول مأکولات هست. یکی از موضوعات اصلی در سوره ی مأعون حول مأکولات هست بسم الله الرحمن الرحیم أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ يَدُعُّ الْيَتِيمَ چی؟ بهره در مأکولات، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ بهره در مأکولات.
آثار رفتار غیر صحیح در بحث طعام و مأکولات در سوره ماعون
ببینید در سوره ی مأعون از تکذیب دین شروع میشه رفتار اون فرد رفتار منفی در، بخصوص در بحث طعام یا سیر کردن ایتام هست که ایتام رو میرانه و بخصوص در مورد مسکینها که بحث طعام مسکین رو لحاظ نمیکنه، با چنین مقدمه ای با چنین ویژگیهایی، یک فرد میاد پای نماز میاسته. یک فرد میاد نماز خون میشه. این فردی که نماز خون میشه با نمازش سقوط میکنه، در نماز نمیتونه اثر مثبت بگیره بلکه اثر منفی میگیره. چرا؟ چون پایه خراب هست پایه اش چیه؟ تکذیب دین يُكَذِّبُ بِالدِّينِ ، يَدُعُّ الْيَتِيمَ دومی و بحث سومش لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ، پایه ی دین نداره، دین رو کنار میگذاره، دین رو کنار میگذاره. چه رفتاری میکنه؟ يُكَذِّبُ بِالدِّينِ و قتل انبیاء ... نه این کار رو نمیکنه، این تکذیب دین ثمره اش چی بوده؟ رفتار غیر صحیح در بحث طعام و مأکولات، مأکولات نسبت به ایتام و نسبت به مسکین و حقوق و شریعتی که در بحث مأکولات و طعام و اینها وجود داره. حداقل یکی از بحثهای مهمش این هست تکذیبی که این ثمره رو داره، أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ بله کی؟ اون آدم که يُكَذِّبُ بِالدِّينِ خب اون آدم چی کار میکنه؟ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ نتیجه اش این شد نتیجه ی اون تکذیب دین این هست، بروز اون تکذیب دین این هست يَدُعُّ الْيَتِيمَ * وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ . این نوع از تکذیب دین هست که بروزش این نوع از رفتارهاست. نه هر تکذیب دینی نه تکذیب اینکه مثلاً من تکذیب میکنم خدایی نیست، تکذیب میکنم آخرتی نیست نه به این معنا، تکذیب از نوعی از دین شکلی از دین بروزی از دین که ثمره اش میشه اون دو رفتار. خب این در واقع تکذیب خدا نکرده. چرا؟ چون جزء مصلّین هست، نماز میخونه تکذیب شریعتی از دین کرده تکذیب شکلی از دین رو بخشی از دین رو تکذیب کرده که ثمره ی رفتاریش دور کردن ایتام، توجه نکردن به ایتام و توجه نکردن به طعام مسکین هست. خداوند میفرماید وقتی این فرد نمازخون هست آثار نمازش بدرد نمیخوره. نه نمازخونی هست که در گذشته نسبت به نمازش بی توجهی میکرد، نمازخونی هست که عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ هست، نمازخون هست ولی از نمازش نمیتونه اثر مثبت بگیره. در نمازش ساهون هست، نمازش براش ستون نیست. نمازش قوام دهنده ی او نیست. چرا؟ چون قبلش شریعتی از دین رو مراعات نکرده از نمازش نمیتونه اثر مثبت برداره. در نماز میاد، اومده در نماز، نماز میخونه ولی در محضر خدا نیست. در محضر مردم هست، الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ مقدمه ی نمازش صحیح نیست. مقدمه ی نمازش اینجا شریعتی از دین هست که در آیات دوم و سوم همین سوره مطرح هست، چون این مقدمه رو نداره وقتی میاد سراغ نماز در محضر خدا نیست. وَ يَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ و به مرور به سمتی حرکت میکنه که حتی دیگران رو فرهیختگان رو بزرگان رو ماعون را از همون شریعت خدا منع میکنه. چون خودش اهل اون شریعت نیست. نه اهل اون شریعت نیست ها... اون شریعت رو داره تکذیب میکنه.