وجه معنایی حمد، به سلوک الی الله
شکر کردن یعنی توجه به محبّت از جانب خدای متعال
وقتی شما با نعمتی مواجه هستی، با محبتی از جانب خدای متعال مواجه هستی، یکی از وظایفی که داری شکر هست، باید شکر کنی، یعنی چی کنی؟ یعنی آشکار کنی، یعنی نپوشانی، یعنی کفر نگویی، کفر نکنی، متوجه اون نعمت باشی، متوجه اون محبت باشی و به بهترین شکل از اون نعمت و محبت از جانب خدای متعال، استفاده کنی، اسراف نکنی، اتلاف نکنی، شما باید شاکر باشی. .
سلوک الی الله از طریق حمد در محبت ها و مصیبت ها
یک مطلب دیگر در کنار شکر یا شامل بر شکر خدای متعال، بحث حمد است، یعنی چی؟ یعنی باید سلوک کنی، سلوک توحید. خدایا ممنون تو هستیم که این نعمت رو دادی، شما داری شکر میکنی، آقا این نعمت رو کی به تو داده؟ خدا، پاسخ شما این هست خدا و از خدا هم ممنون هستی، یعنی شاکر هستی، هم پنهان نمیکنی که خدا داده، هم مطرح هم میکنی، توجه هم میکنی و سعی میکنی از اون نعمت استفاده هم بکنی، استفاده هم میگیری، ولی شما باید سلوک کنی الی الله، چه در آنچه که نعمت به شما داده شده، چه در حتی مصیبت، باید سلوک الی الله کنی. برخی از افراد در محبتها هم شکر نمیکنند، یعنی چی؟ یعنی خدای متعال به او نعمت زیادی داده، کفر میکنه، انگار نه انگار خدا به او لطف کرده، انگار نه انگار خدای متعال به او محبت داشته. برخی انسانها بخشی از محبتها را میبینند، بیان هم میکنند، کم و بیش اهل شکر هستند، اهل حمد نیستند، سلوک ندارند الی الله. حمد یک عنوان کلی، یک وجه معناش حرکت و سلوک است الی الله، این فقط در موضوعاتی که نعمت داده شده نیست. ما انسانها دعوت شدیم به حمد، یعنی همه چیز را در نظام توحید دیدن، از همه چیز، جزئیترین و کلیترین اشیاء، اتفاقات، امور و موضوعات مثبت و منفی، مصیبتها و خوشیها، همه چیز را در نظام توحید قرار دادن و سلوک توحیدی داشتن. آقا بر شما مصیبت وارد شده به شما گفته میشه که شکر کن، یه موقعی ممکنه بگید که خب شکر چی بکنم؟ هرچی نعمت داشتم گرفته شد. شاید بحث شکر کردن اینجا در جهاتی کم رنگ باشه ولی به شما گفته میشه که حامد باش، حمد کن. پررنگ بودن حمد، رفتار حمد در موقعیتی که به ظاهر مصیبت و منفی هست با موقعیتی که خوشی هست، این رفتار حمد، پررنگ بودنش هیچ فرقی نداره، ضریبش هیچ فرقی نداره و آن چیزی که اعتبار انسانها هست در سلوک الی الله، حمد هست.
حمد و تسبیح دو بال برای حرکت از آیه چهارم به آیه سوم سوره توحید
اون دو گام رفتاری که پایهی حرکت هست به سمت گام دوم توحید، اون دو بال پروازی که مهم هست به سمت گام دوم توحید، یک بالش حمد هست، بال دیگرش تسبیح هست. با دو بال تسبیح و حمد باید پرواز کرد به سوی گام دوم توحید. با دو بال تسبیح و حمد باید مسیر لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَد را طی کرد. نه تسبیح باید کمرنگ بشه، نه حمد. اون کسی که حامد هست، اون برنده هست، اون در حرکت هست به سوی گام دوم توحید.
امام حسین (ع) در اوج مصیبت ها اهل حمد است
در زندگی انسانها موقعیتهای مختلفی هست، از خوشیها و سختیها، چه کسی توفیق پیدا میکنه در سختیها در مصیبتها، حامد باشه؟ یعنی همه اشیاء، ریز و درشت اون اشیاء و اتفاقات و امورات را در نظام توحید ببینه، در سلوک توحیدی ببینه. اوج مصیبتهاست، برای او این اوج مصیبتها چه چیزی رو رقم میزنه؟لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَد این رو رقم میزنه. ماجرای امام حسین صلوات الله علیه از عالیترین مصادیق این مطلب هست. اوج شدائد، در اوج مصیبتها، امام کیست؟ امام اهل حمد هست. امام اهل حمد هست. اوج شدائد و مصیبت که در ماجرای روز عاشورا و قبلش وجود داره، ذرهای در امام، خللی از معرفت آیه چهارم سوره توحید، ایجاد نمیکنه لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَد همه اتفاقات، امورات، در نظام توحید قرار دارند، سلوکی هستند الی الله.