مدخل اصلی ورود به بحث وجه اتصال معانی و مفاهیم به غیب، لسان قرآن است

نامگذاری حقیقی اشیاء مبتنی بر غیب است

در بحث معانی واژگان، معانی باید لایه به لایه به عمق لسان قرآن برسند و از لسان قرآن به غیب. ورود دقیق به لسان قرآن، مدخل اصلی اتصال مفاهیم و معانی به غیب است و اصلاً داستان همین هست و الا اشیاء که در عالم وجود داشتند که، شما برو اعتباری براشون اسم بگذار، یک موقعی شما اسم اعتباری میگذاری، اسم این اسم نیست، می‌توانید شما الان اعتباراً بگویید اسم، بهشون واژه تخصیص بدهی، آن چیز که مد نظر خدای متعال است، یک نامگذاری حقیقی است، نامگذاری حقیقی، این واژه که عرض می‌کنیم، قرآنی اش یعنی چی؟ یعنی نامگذاری مبتنی بر غیب. هر آن چیز که در آسمانها و زمین هست باید مبتنی بر غیب آسمانها و زمین نامگذاری بشوند،

خداوند وجه اتصال همه اشیاء به غیب را به حضرت آدم (ع) یاد داد

این اتفاق از کی شروع شد؟ آغازش از زمان خلقت انسان بود، خلقت آدم علیه السلام، اصلاً عَلَّمَ ءَادَم الْأَسمَاءَ كلَّهَا این یعنی یاد دادن نامگذاری و نام و اسماء اشیاء عالم از ریز تا درشت، از اشیاء نورانی مافوق ارتفاع آسمانها تا ریزترین اشیاء، علفها، ادویه‌جات، موضوعات ریزی که در روی کره زمین وجود داشت، نامگذاری اینها بر اساس غیب آسمانها و زمین، این چیزی بود که ملائکه نمی‌دانستند، این دانشی بود که ملائکه نداشتند و خدای متعال در واقع وجه اتصال همه اشیاء عالم، همه رخدادها، وقایع، هر آن چیزی که میشه برایش نامی گذاشت و برایش نامی وجود دارد، وجه غیب همه اینها و وجه اتصال اینها به غیب آسمانها و زمین رو به آدم علیه السلام یاد داد و تعلیم داد، این نقطه تمایز آدم علیه السلام بود با ملائکه.

زبان شناسی موجود در غرب، اتصال اشیاء به غیب را قطع کرده است

متاسفانه این زبانشناسی که در غرب وجود دارد، این موضوع را تخریب کرده، این اتصالات را قطع کرده، در چند لایه این اتصالات را بریده، اتصال با غیب رو کلا قطع کرده، اتصال عمیق شدن در لایه‌های معنایی رو هم در همین بحث لسان هم قطع کرده، عمده این نامگذاری‌ها رو اعتباری، مصداقی، در یک معنا جامد غیر مصدری، آورده به این سمت.