اثرات متفاوت اعمال و رفتار انسانها در سه مقطع سلوک الی الله
قدم اول سلوک الی الله رهایی از نار و ظلمات است
در سلوک الی الله چند موقعیت و چند جایگاه میتواند هدف باشد. یک قدم، رهایی از غیر خداست، رهایی از نار است، رهایی از جهنم است، از طبقات جهنم، از عمق جهنم تا حالا آن قسمتهایی که خیلی عمیق نیست، رهایی از این فضاست، آغاز راهی که دیگر چنین فضایی وجود ندارد. با تعابیر مختلف میشود از اینجا یاد کرد. یک بخشهایی از آن هست جهنم، از نظر موقعیت به صورت کلی به آن بخش گفته میشود نار، از یک جهت گفته میشود ظلمات،
آنچه در موقعیت نار و ظلمات است مشقت و عذاب است که نجات از آن از الزامات سلوک الی الله است
خب رهایی از این فضا، جدا شدن از این موقعیتها، اینجا چه چیزی حاکم است؟ مشقت، عذاب، انواع عذابهای مختلف، با درجات مختلف، درجات مختلف از عذاب. خب این یک قدم است، فرد باید رها بشود، آزاد بشود از اینجا، جدا بشود. یک جاهایی این جدا شدن و این رها شدن از این فضا در یک درجاتی معنایش در قالب نجات است، باید نجات پیدا کند. وقتی گفته میشود رها بشود یعنی چه بشود؟ خب باید موضوعات مختلفی برایش اتفاق بیفتد.
مقطع سوم سلوک الی الله موقعیت های جارالله، شجره مبارکه و نور است که جنّات نیز در این مقطع است
از یک جاهایی در این موقعیت نار یا موقعیتهای جهنم یا موقعیتهای ظلمات، معنای نجات یافتن است، فرد باید نجات پیدا کند، تا همینطوری این مفاهیم این شکلی وجود دارد تا جایی که دیگر باید کلاً از این فضا جدای جدا بشود، دیگر هیچ درجهای از نار، هیچ درجهای از ظلمت وجود نداشته باشد، شاید معنا اینجا این هست، جار، باید در واقع در مفهوم جار قرار بگیرد، باید در جوار قرار بگیرد. مثلاً در مفهوم کلی نجات، یک موقعی نجات از یک عذاب یا یک موقعیت وجود دارد، از آن موقعیت نجات پیدا میکند ولی ممکن است همچنان در یک موقعیت خطری قرار داشته باشد، در یک موقعیت خطر جدیدتر. از یک جایی به بعد این فرد از این موقعیتهای مثل با عنوان النار جدا میشود و در جایی قرار میگیرد که آنجا دیگر نار نیست، از یک جهت عنوان آنجا است نور، مقابل ظلمات، از یک جهت عنوانش هست شجره مبارکه، از یک جهت عنوانش هست جارالله، آغازش در راه با جارالله است، دیگر نار نیست، ظلمت نیست، عذاب نیست، سقوط نیست. اینجا بحث جنات وجود دارد، از جهت مقابله با بحث جهنم بحث جنات وجود دارد و با درجات مختلف از جنات یعنی از یک جهت عنوان این مقطع است جنات با درجات و طبقات مختلف.
مقطع سوم سلوک الی الله موقعیت هایی فراتر از جنّات است موقعیت هایی مثل رِفق
ولی در پس این مطلب و در ادامه این مقطع دوم، مقطع سومی وجود دارد که دیگر فراتر از جنت است که آنجا هم دیگر عناوین خودش، رفتارهای خودش و موضوعات خودش را دارد، رفق مربوط به آن فضاست، از ملزومات آن فضاست.
اثرات متفاوت اعمال و رفتار ما در سه مقطع سلوک الی الله
لذا وقتی اعمال و رفتار مختلف داریم، پرداختن به نماز و روزه و حج و اعتقادات مختلف و معارف مختلف و پرداختن به قرآن و موضوعات مختلف این چنینی باید یک توجهی بکنیم که خب این اعمال در این سه مقطع از مسیر سلوک الی الله، سه مقطع کلی که اینطوری عرض شد، در کجا دارد اثر میگذارد؟ برای ما چه کارکردی دارد؟ فلانی نماز میخواند؟ بله، تراز نمازش آنقدری است که به این عذاب دچار نمیشود، یعنی در مقطع اول، حرکت در مقطع اول و سلوک در مقطع اول برای او اثرگذار است، خب حرکت در مقطع دوم چی؟ انسان با صفاتش که این صفات برگرفته از همین اعمال و رفتارها و کردارها و خلقیات و افکار و اعتقادات و معارف و برگرفته از همه اینهاست، در این مقاطع جایگاه پیدا میکند. مثلاً ببینید یک موقعی نماز مانع از عذاب است، یک موقعی نماز مفتاح جنت است، یک موقعی نماز معراج است، و به همین شکل اعمال و رفتار و کردارها و صفاتی که انسان به واسطه اینها پیدا میکند، درجات مختلف دارد. بله برای یک کسی نماز مانع از عذاب است، برای یک کسی نماز مفتاح جنت است، برای یک کسی نماز معراج است.
تفاوت بهره از صیام با توجه به ظرفیت و درجات افراد
برای یک کسی صیام سپر از جهنم است، برای یک کسی صیام سپر و محافظ اوست در یک معارف قرآنی و بهره از قرآن و هدایت از قرآن. برای یک کسی صیام به معنای واقعی صیام، و اتمّ صیام، به معنای اتمّ صیام، یعنی یک صیام تمام، صیام اتمام شده، این برای او توحید است، رسیدن به ارتفاعات توحید است، رسیدن به توحید در تراز تکبیر خداست. خدای اول ماه رمضان با خدای آخر ماه رمضان برای ما چه فرقی دارد؟ به صیام ما بستگی دارد، یکیش به صیام ماست، برخی افراد اینطوری میشوند لِتُکَبّرُ الله . انتهای ماه مبارک رمضان برای برخی افراد با ورود در مثلاً عید فطر به این معناست که برای آنها گشایشی میشود به مقاماتی از توحید، راه برایشان باز میشود به درجات توحید. این به رفتار انسانهاست،
نتایج و بهره های متفاوت از نماز با توجه به ظرفیت و درجات افراد
برای یک کسی نماز بهره بردن از نور است، برای یک کسی نماز، صلات، مانع از فساد و فحشا و منکر است، مثل یک سپر عمل میکند نسبت به مفاسد، برای یک کسی نماز نور است، وجودش نورانی میشود، یک چراغ راه پیدا میکند، بخشی از ظلمتهایش کم میشود، برای کس دیگری نماز قرة العین است، نور چشم است،
تفاوت نمازی که باعث نورانی شدن اطراف ما می شود با نمازی که قرةالعین است
تبعه معنای قرة العین یعنی کدام چشمی قرة العین است؟ چشمی که دارای نور است، برای یک کسانی نماز اینطور است، دارای چشم نورانی میشوند. ببینید فرق دارد با آنکه نماز باعث نوری پیرامون اوست، یا ظلمتی از پیرامون او را میکَند و او را خارج میکند الی النور، یک قدم دور و بر او محیط او پیرامون او نورانی میشود، این فرق دارد، یا قلب او یا مثلاً ایمانیات او افزوده میشود و قلب او نورانیتر میشود این فرق دارد با اینکه چشم او نور پیدا میکند. در آن بحث اول وقتی پیرامون او نورانی میشود، چشم او، عین او، در آن نور میبیند، بصر میکند، در حالت دوم چشم او نورانی میشود و به نور چشم، به نور چشم خودش میبیند تا عمق ظلمات را.