بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان شبه جمله و یک جار مجرور مطرح است و متعلَّقش ذکر نشده پس تمام امور از آغاز و انجام تا سرانجام باید مقید به آن باشد
تا وقتی بسم الله الرحمن الرحیم مطرح است، یک شبه جمله است، یک جار و مجرور، که البته مجرورش واژه اسم است، مضاف است، مضاف به الله است، الله هم صفاتی دارد ولی در کل این موضوع که اینجا مطرح است یک جار و مجرور است. یعنی بِاِسم، اصل جمله این است بِاِسم، آنجا که الله گفته شده به عنوان مضاف الیه اسم است که توضیح بدهد این اسم، اسم الله است، اسم چیز دیگری نیست. خب پس کل این عبارت در بسم الله الرحمن الرحیم یک جار و مجرور است، جار و مجرور یک متعلَّق میخواهد، وقتی متعلقش مطرح نیست، یعنی همه چیز، میشود گفت که افاده عام میکند، یعنی همه چیز. اگر ما اینجا قائل به این باشیم که مطرح نیست متعلق آن، یعنی افاده عام میکند، اگر به این قائل باشیم یعنی همه چیز، یعنی همه افعال، یعنی همه اثرگیریها، باید بیاید در اثر از اسم الله قرار بگیرد، یعنی همه زندگی یک فرد، همه افعال یک فرد، همه اتفاقات، باید در اثر از اسم الله از مسیر بسم الله باشد. از آن طرف نگاه کنیم یعنی بسم الله الرحمن الرحیم باید تعلق بگیرد به همه چیز، یعنی شما باید جوری باشید، عالم باید جوری باشد، زندگی باید جوری باشد، افعال یک انسان باید جوری باشد که بسم الله الرحمن الرحیم به همه آنها تعلق بگیرد. نفس میکشم بسم الله الرحمن الرحیم، راه میروم بسم الله، مینشینم بسم الله، بیدار میشوم بسم الله، میخوابم بسم الله، تلاش میکنم بسم الله، میمیرم بسم الله. پس به این شکل ما میتوانیم این را مد نظر قرار بدهیم که وقتی این متعلق بسم الله الرحمن الرحیم وجود ندارد پس یک افاده عام وجود دارد، یعنی یک انسان باید همه چیزش را متصل به بسم الله کند، مقید به بسم الله کند، در واقع بسم الله الرحمن الرحیم اینجا یک قید است. باید همه چیز مقید به بسم الله الرحمن الرحیم بشود. هرچه که عنوان فعل و حرکت در آن وجود دارد، هرچه که عنوان یک اثر، رفتار، در آن وجود دارد باید مقید بشود به بسم الله الرحمن الرحیم. فقط گفته نشود که آغاز میکنم بسم الله الرحمن الرحیم، نه، آغاز میکنم، حرکت میکنم، به انجام میرسانم، این رفتار را انجام میدهم، آن رفتار را انجام میدهم، رفتارهای مختلف، موضوعات مختلف که در زندگی وجود دارد برای یک انسان باید مقید بشود به بسم الله الرحمن الرحیم.