رشد توحیدی در وادی مقدّس طوی و اثرات و محصولات ناشی از این رشد

خداوند به حضرت موسی (ع) در وادی مقدّس طوی درس جدید و متفاوتی از توحید را ارائه کرد

در یک دورانی موسی علیه السلام رسید به یک سرزمینی، در یک شبی، و در دوردست ناری را رویت کرد، و به اهل بیتش گفت که شما اینجا بمانید، من می‌روم به سمت آن نار تا بهره‌ای حاصل کنم، تا خبری بیاورم، تنهایی رفت و خدای متعال اذن داد و موسی تنهای تنها وارد آن صحنه شد، صحنه‌ای که در کف ماجرا النار است، در ارتفاعات وادی مقدس طواست. صحنه‌ای که از النار وارد می‌شود، خدای متعال او را وارد وادی ایمن می‌کند. صحنه‌ای که او به این صحنه وارد می‌شود، خدای متعال درس توحید به او می‌دهد، درس جلوه‌ای از خدا که تا پیش از این موسی با آن آشنا نیست.

حضرت موسی (ع) و مواجهه سمعی با خداوند، مواجهه بصری با شجرة، پاک سازی تمام تعلّقات با خلع نعلین و مواجهه با سرزمین توحید یعنی وادی مقدس طوی

در آن صحنه موسی علیه السلام با معرفتی از خدا آشنا می‌شود که خارج از این صحنه وجود نداشت، یا موسی انی انا الله ، منم من خدا، سطحی از تکلم با خدا، مواجهه سمعی موسی با ندای خدا، مواجهه بصری موسی با جلوه‌ای از خدا در شجره، پاکسازی تمام و کمال موسی نسبت به هر آنچه پیش از آن دارد، ذیل بحث فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ، وارد کردن موسی در سرزمینی که سراسر توحید، در ذره ذره آن سرزمین جلوه دارد، با عنوان وادی مقدس طوی.

نابودی فرعون ماحصل رشد فردی حضرت موسی (ع) در سرزمین مقدس طوی و در مسیر توحید بود

بله موسی علیه السلام وارد چنین سرزمینی شد، تنها، فرداً، بدون اهل بیت، بدون یار، بدون وزیر، بدون علمدار، معادل همین در ماجرای کربلاست. در ماجرای موسی علیه السلام یک موسی وارد شد در این سرزمین، از این سرزمین خارج شد، دیگر یارانش و اطرافیان هم حتی فرصت ورود به این صحنه را نداشتند و نمی‌توانستند وارد بشوند و نشد که وارد چنین صحنه‌ای بشوند. موسی راه باز نکرد، راه برای موسی باز شد، راه برای دیگران از قِبل موسی (ع) باز نشد. این یک سرزمین عجیبی است. این سرزمین هست، از کی است؟ از زمان خلقت ارض، این سرزمین هست، جز یکی از ۴ ارضهای قیمتی و مقدس عالم است. موسی علیه السلام به تنهایی وارد شد، بهره برد بهره زیادی برد، خودش رشد کرد، در توحید رشد کرد، ماموریت گرفت، قوا گرفت، معجزات گرفت، آیات گرفت، آمد ماحصل این صحنه شد ارتقاء موسی و نابودی فرعون. یعنی موسی علیه السلام در آثار اجتماعی و نسبت به دیگرانی که قرار بود انجام بدهد، متاثر از این صحنه، دشمنی مثل فرعون را نابود کرد و کاملاً به شکل خدایی این کار را انجام داد، نابودی دشمن غیر توحیدی، نمی‌شود.

امام حسین (ع)، تمام برکت در سرزمین مقدّس طوی است که علاوه بر رشد بسیار مرتفع خود در توحید راه را برای یاران خود و افراد بسیاری که هنوز ملحق نشده اند نیز باز کرد

در چنین سرزمینی امام حسین علیه السلام قدم می‌گذارد، تنهایی؟ نه، با اهل بیت، با اهل بیت به تنهایی؟ نه، با یاران، با اصحاب، فقط همینها؟ نه، راه باز است برای دیگران، راه چطوری باز است؟ راه که بسته بود، کسی نمی‌توانست به این سرزمین برود، حتی کسانی که با موسی بودند، موسی علیه السلام نتوانست آنها را به این سرزمین ببرد، این فرد حسین است، رأس مبارک شده‌های در این سرزمین، تمام برکت خدا در این سرزمین، حسین این فرد است، وارد این سرزمین شد و راه را باز کرد، برای اهل بیتش، برای اصحاب، برای یاران، و برای دیگران و برای دیگرانی که آن زمان بودند و برای دیگرانی که آن زمان نبودند و بعداً می‌آیند، راه را باز کرد برای آنها که ملحق بشوند، برای کسانی که هنوز ملحق نشده‌اند، وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ و دیگرانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، راه را باز کرد بیایید بیایید در این سرزمین، سرزمینی که اختصاصی انبیا و رسولان بود، تقریبا غیر انبیا و رسولان به آن سرزمین راهی نداشتند، آدم آمد آدم علیه السلام آمد به این سرزمین، شد محب خدا، شد محبوب خدا. آدم علیه السلام آمد در این سرزمین توحیدش ارتقا پیدا کرد. بله امام حسین علیه السلام چنین اثری گذاشت، راه این سرزمین رو باز کرد برای دیگران، چرا؟ تا بیایند در این سرزمین اثر بگیرند، چه اثری بگیرند؟ این اثرها را جاهای مختلف می‌شود بررسی کرد، یکی از جاهایی که می‌شود ابعاد اثرگیری از سرزمین کربلا، از این ارض را، از جریان خدایی خدا در این ارض را بررسی کرد، ماجرای موسی علیه السلام است. بله آثار این سرزمین را در موضوعات مختلف باید ببینیم.

رشد توحیدی در تراز ارض مقدّس اصلی ترین موضوع جریان یافته در سرزمین مقدّس طوی است

یکی از مهمترین‌ها و اصلی‌ترین ماجرا، اصلی‌ترین موضوعی که اینجا جریان دارد توحید خداست، انی انا الله لا اله الا انا ، تحقق توحید لا اله الا اللهی در وجود یک فرد، نشستنش در وجود یک فرد، ارتقاء توحید در این تراز، ارتقا توحید در تراز اتصال و معرفت به شجره توحید و از مسیر این شجره رفتن تا توحیدی، نشستن در توحیدی، قرار گرفتن در توحیدی که توحید ارض مقدس است.

محصول کربلا از جهت ارض، ارض مقدّس است و از جهت رشد شطئ شدن از جهت مربی شاطئ شدن ، از جهت جایگاه قرار گرفتن در شجرة توحید و از جهت فضای بالا سر ذیل سایه بقعه مبارکه قرار گرفتن است

محصول کربلا از جهت ارض، باید ارض مقدس باشد، از جهت رشد و مربی رشد، باید شطئ شدن و شاطئ باشد، یعنی مثل یک بذری که در خاک می‌گذاری و تبدیل به یک محصولی با عدد و رقم بسیار زیاد می‌شود، کاملاً دگرگون شد، دیگر این چیزی که می‌بینی آنی نیست که قبلاً بود. از جهت جایگاه باید قرار گرفتن در نظامی شجره توحید باشد، قرار گرفتن در یک جایی از شجره باشد. از جهت فضای بالاسر، باید ذیل سایه بقعه مبارکه بودن باشد،

رفتار های توحیدی در تراز توحید سرزمین مقدّس، تسبیح و مواجهه با دو گروه مستضعف و جبار است

رفتارهای توحیدی متناسب این فضا، تسبیح کثیر، کی نسبحک کثیرا، قول موسی علیه السلام وقتی از این سرزمین اثر می‌گیرد، که انشاالله باید عمده این رفتارها را بررسی کنیم و به امید خدا در آینده این کار را خواهیم کرد، آنقدری که خدای متعال توفیق بدهد، و از جهت مواجهه با دیگران، دو دسته دیگران وجود دارند، مردم مستضعف، و قوم کافر و جبار.

رشد توحیدی و اثر گذاری بر دیگران _ چه مستضعفین و چه جبّارین _ دو وجه کلی در اثرگیری از کربلا از وادی ایمن است

بله پس حداقل دو وجه کلی در اثرگیری از کربلا از وادی ایمن، از وادی مقدس طوی، وجود دارد. یک وجه ارتقاء، رشد، رشد توحید این فردی است که اینجا ورود می‌کند، رشد صفات این فردی است که اینجا ورود می‌کند، دوم توجه و اثرگذاری بر روی دیگران است از طریق این فرد. توجه به دیگران هم در دو دسته است، یک دسته اول با عنوان کلی مستضعفین، و دسته دوم با عنوان کافرین جبار ستمگر، مثل فرعون و قوم فرعون و ایادی این دستی و این گونه.

جریان منّت های خداوند، رشد در معرض شاطئ، قرار گیری در نظام شجره ذیل بقعه مبارکه ، رسیدن به درجه توحیدی مرتفع از الهیت و اقامه صلوة در این سطح از الهیت از اثرات و محصولات رشد توحیدی در وادی مقدّس است

نسبت به قوم مستضعف، آنهایی که از این وادی اثر می‌گیرند، باید چه بکنند؟ چند گام کلی‌اش در یکی دو آیه در سوره قصص مطرح است، می‌فرماید چه؟ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ ، پس قدم اول چه شد؟ جریان منت‌های خدا، این در ماجرای موسی علیه السلام چه شد؟ المَنُّ و سلوی ، وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ، و نُمکنُ لهم فی الارض ، وارد این سرزمین بشو از چه راهی؟ از راهی که امام حسین علیه السلام باز کرده، چه بشود؟ خودت رشد کنی، باید رشد کنی. چگونه رشد کنی؟ در معرض شاطئ واد الایمن ، جایگاه پیدا کنی، کجا؟ در نظام شجره، سایه بالا سر پیدا کنی، چه؟ البقعة المبارکه ، در درجات توحید بالا بروی، تا کجا؟ تا آن مقام توحیدی که اینجا مطرح است، انی انا الله، لا اله الا انا . عبادت شما باید در این سطح قرار بگیرد، فَاعبُدنی ، تمام رشته اعمال شما باید به این توجه به خدای متعال قرار بگیرد، حتی در نماز، و به ویژه در نماز، اقم الصلاة لذکری ، نماز شما باید تماماً توجه به این سطح از اللهیت الله باشد، به این سطح از توحید باشد، به این سطح از حضور خدا باشد. نماز من مرا باید به چه مقامی و چه درجه‌ای و چه سطحی از خدایی خدای متعال متوجه کند؟ می‌فرماید اقم الصلاه لذکری، این ذکری که الان اینجا داریم ها، این اننی انا الله هست ها، به اینجا، این اننی انا الله هست ها به اینجا باید وصل بشوی با نماز، اننی انا الله، به این سطح باید وصل بشوی، در این مقام باید قرار بگیری در کربلا و در جوار امام قرار بگیری، این گونه باید توحیدی بشوی، در این سطح باید توحیدی بشوی، خدای متعال صلاح دانست به تو این قابلیت را می‌دهد که نسبت به اقوام دیگر و افراد دیگر کاری انجام بدهی.

گام هایی که شخص رشد یافته در توحید در تراز وادی مقدس برای مستضعفین انجام می دهد

این اقوام دیگر هم عرض کردیم دو دسته هستند، مستضعفین و کافرین جبار. مستضعفین را باید چهار گام پیش برد، گام اول جریان منت‌های خداست، گام دوم نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً از بین آنها کسانی را درآورد و به موقعیت‌های رساند که آنها امام بشوند، بعد این‌ها را امام قرار بدهد، بعد این‌ها را وارث قرار بدهد و بعد این‌ها را تمکین بدهد در ارض، این کاری است که باید با مستضعفین کرد. یکی از معانی امام اینجا این است، این‌ها را در سطحی از رابطه با خدای متعال باید قرار بدهی که آن رابطه عنوانش است امام.