مقیم شدن در توحید در درون کهف جهت رشد برای کارگزاری نظام خداوند

مطرح شدن کارگزاری در مسیر توحید در سوره کهف

سوره کهف، معرفی مسیر کارگزاران اصلی در ماجرای ظهور امام علیه السلام است. در اولین وجه، در اولین قسمت، اصحاب کهف معرفی می شوند و کلیات و اصول این کارگزار شدن، در ماجرای اصحاب کهف مطرح میشه. در ماجرای اصحاب کهف، مسیر این کارگزاری، این کارگزار شدن، مطرح میشه که اصحاب کهف این مسیر را طی کردند. پس با یک نگاه سوره کهف، بحث کارگزار شدن هست که عمده این کارگزاری، یکی از تبلورات اصلیش در ظهور امام علیه السلام است و ادامه دار هست. قبل از ظهور هم هست، بعد از ظهور امام علیه السلام هم هست، در قیامت هست، در جنات هست. آدمها و انسانهای اهل جنت نیاز به این کارگزاران دارند، به واسطه این کارگزاران هست که راه الی الله رو می توانند طی کنند. یعنی بعد از جنت، به واسطه این کارگزاران باید راه الله رو طی کنند، وقتی که در جنت هستند. در بخش اول سوره کهف، در قالب ماجرای اصحاب کهف، معرفی میشه این کارگزاری و مسیر این کارگزار شدن.

در بخش دوم در قالب مثال هایی و ماجراهایی، بیان ماجرا هایی، دوباره سطحی از این کارگزاری مطرح میشه که یکی از خروجی های این سطح کارگزاری، بحث در معیت عضد الله بودن است.

دو ویژگی حضرت خضر (ع) :رحمت و مهیا شدن رشد، (آنچه که اصحاب کهف به دنبالش بودند)

در یک بخش دیگر سوره کهف، این کارگزاری دوباره مطرح میشه در قالب ماجرای موسی و خضر علیهما السلام. خضر چه کسی است؟ وقتی خدای متعال ایشون رو میخواد معرفی کنه در آیه ۶۵ می فرماید که، عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا ، این علم چی هست؟ علم رشد. چون در آیه بعد موسی ع می‌فرماید که، هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلىَ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا . پس دو ویژگی، خدای متعال به خضر ع، به اون عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا ، ایتا کرده، ءَاتَيْنَاهُ ، ایتا شده، اون دو ویژگی چی بود؟ رحمت و علم رشد. چه جالب در ماجرای اصحاب کهف چی بود؟ رحمت و مهیا شدن رشد. خدای متعال وقتی بهشون عطا میکنه، میفرماید به آنها رحمت دادم و به آنها مرفق دادم. خود اصحاب کهف دعا کردند که، ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ، ببینید در بحث خضر علیه السلام چی داشتیم؟ ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِن لَّدُنَّا ، اصحاب کهف دعا می کنند، ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ، این دعای اصحاب کهف است. در استجابت، خدای متعال در آیه شانزدهم می فرماید که، يَنشُرْ لَكمْ رَبُّكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَ يُهَيّئْ لَكمُ مِّنْ أَمْرِكمُ مِّرْفَقًا . خداوند درمورد اصحاب کهف دعاشون رو مستجاب میکنه، رحمت بهشون ایتا میشه و برای رشد، به خاطر رشد، به آنها مرفق داده میشه، ابزار رفق، ابزاری که با آن می توانند با برخی افراد رفق داشته باشند. این ابزار بهشون داده میشه. در بحث موسی و خضر علیهما السلام، خضر ع دارای این دو ویژگی و البته در ارتفاع معرفی میشه، ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا .

دو ویژگی حضرت ذوالقرنین (ع)

در بخش دیگر از سوره کهف، بحث ذوالقرنین مطرح است که خدای متعال به ذوالقرنین هم دو ویژگی ایتا کرده، مَكَّنَّا لَهُ فىِ الْأَرْضِ وَ ءَاتَيْنَاهُ مِن كلِّ شىْءٍ سَبَبًا . این هم باید در جای خودش بحث بشه.

مقیم شدن اصحاب کهف در توحید الی الله

این افراد شدند چی؟ کارگزار. شدند کارگزار در نظام خدا، از عالیترین کارگزاران. از این رو توجه کنیم. همه بحث کارگزاری نظام خدا ذیل بحث توحید است و در مراحل رشد بحث توحید است. کارگزار نمی‌شود کسی، بدون طی مراحل توحید. کسی که سیر توحید نداشته باشه، معرفت توحید نداشته باشه، کارگزار نظام خدا نمیشه. اصحاب کهف کی بودند؟ فتیه، فِتْيَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَاهُمْ هُدًى ، یک گام بزرگ در توحید. گام بعدی توحید اصحاب کهف، یکی از گام های مهم شون در همین بحث کهف هست، کهف یعنی رشد در توحید. اصحاب کهف یعنی مقیم شدن در توحید. کهف اینه. کهف یعنی اینکه شما در جایی قرار بگیری که خدای متعال ولی مرشد شما باشه. بسیاری از بحث های توحیدی مثل بحث توکل، مثل بحث توجه نکردن به غیر، عدم درخواست از غیر الله، عدم توجه به غیر الله، اینها در کهف اتفاق میافته، اینا ویژگی‌های کهف هست.

حال و هوای توحیدی افرادی که در کهف قرار می گیرند

شما میخوای ببینی به وجه کهف اهل بیت علیهم السلام توجه کردی یا نه، ببینید وقتی در پیشگاه، در محضر اهل بیت علیهم السلام هستی، توکلت به خدا چقدر است؟ خدا چقدر دست رو سر تو داره؟ امور شما چقدر دست خداست؟ چقدرش رو به خدا دادی؟ اونی در کهف هست، همه امورش دست خداست. در یک حال دیگری است. دیگران حال او را نمی فهمند. او در یک حال دیگری است. دیگران حال او را متوجه نیستند، می فرماید، تحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَ هُمْ رُقُود . ظاهرشون رو نگاه کنی یه حال دیگری داره ها. ظاهرشون را نگاه می‌کنی اینها بیدارند، دارند زندگی می کنند، توی مردم هستند ولی یک جای دیگر هستند، اینها یک جای دیگر هستند، کجا؟ آنجایی که خدای متعال همه چیز آنها را به دست گرفته. خدای متعال داره اینها رو ورز میده، مثل یک خمیر مایه دست خدا هستند. خدای متعال مدام داره اینها رو ورز میده، به این طرف و آن طرف این ها را دگرگون میکنه، نُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ. بله کهف اینطور هست. در کهف همه چیز دست خداست، دست خدای متعال. اگر شما رفتی سراغ اهل بیت علیهم السلام، احساس کردی که همه امورت، داره میره دست خدا، رفتی که آنجا که برای خودت دیگه نباشی، برای خودت زندگی نکنی. آدمها تو رو می بینند ها، میگن تو داری تو مردم زندگی می کنی، هستی، تو بیداری، تو هُشیاری، تو چشمات بازه، تو داری زندگی می کنی، ولی تو یه جای دیگر هستی و سپرده شده دست خدا، دست خدای متعال. اومدی اینجا واقعا توحید رو تجربه کنی، به معنای واقعی موحد بشی. اگر این احساس رو کردی بدون یواش یواش داری به کهف نزدیک میشی. از وجه اهل بیت علیهم السلام داری استفاده می کنی. وجه کهف اهل بیت علیهم السلام این نیست که بگی ای امام! همسایه من منو اذیت میکنه، مشتری من منو اذیت میکنه، رفیق من منو اذیت کرده، طلبکارم منو اذیت کرده، من به تو پناه آوردم، منو از دست فلانی خلاص کن، من از دست این مشکل خلاص کن، فلان بیماری رو دارم به تو پناه آوردم، فلان حاجت رو دارم به تو پناه آوردم، منو از دست این بیماری خلاص کن. نه، اینکه وجه کهف اهل بیت ع نیست. وجه کهف یعنی بری در فضایی که هرچی میبینی توحید است. توحید بر تو حاکم هست. اگر آن جوری به اهل بیت ع پرداختی که در فضای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، توحید بر تو حاکم شد و در این توحید رشد کردی و همه امورت به دست خدای متعال سپرده میشه، شما داری به وجه کهف اهل بیت ع نزدیک میشی. اصحاب کهف اومدند در کهف که موحد بشوند، که به معنای واقعی در توحید رشد کنند و از این مسیر کارگزار بشوند. کارگزاری نظام خدا، مقدمه کهف میخواد. چرا خدای متعال سوره کهف رو گذاشته، سوره کهف رو در بحث توحید گذاشته؟ افراد عموماً می روند در سوره کهف، از ماجرای سوره کهف، بحث کارگزاری برداشت می کنند، خضر علیه السلام این کار رو کرد، ذوالقرنین ع این کار رو کرد، اونجا این کار رو میشه کرد. نه، سوره کهف کارگزاران رو معرفی میکنه ولی آن چیزی که میخواد ازشون معرفی کنه این است که آقا، این کارگزار موحد الی الله است، از دروازه توحید از کهف توحید، کارگزاری شده.