بررسی آیه 30 سوره بقره و تاکید بر تقدیس ارض در این آیه

ضرورت بررسی سه موضوع وادی، مقدّس، طوی

در ذیل بحث وادی مقدس طوی، چند موضوع را باید بررسی کنیم: 1- موضوع وادی 2- موضوع تقدس 3- موضوع طوی.

مشتقات ریشه قدس و میزان استعمال آنها در آیات قرآن

برای بحث تقدس که در موضوع این وادی مطرح است، آیات قرآن مربوط، ۱۰ آیه است، ۱۰ آیه ریشه قَدَسَ دارد، دو آیه صفت قدوس است برای خدای متعال، چهار آیه بحث روح القدس است، ترکیب اضافه روح القدس، یک آیه فعل تقدیس از باب تفعیل است توسط ملائکه، سه آیه هم مربوط است به مقدس بودن، ( مقدس بودن ارض یک آیه و دو آیه هم مقدس بودن وادی.)

سه بار واژه مقدّس در قرآن آمده و هرسه مربوط به ماجرای موسی ع، وادی مقدّس و ارض مقدّس

هر سه این آیات در بحث مقدس بودن، مربوط به ماجرای موسی علیه السلام است، دو آیه وادی مقدس مربوط به حضور موسی علیه السلام است در ارتفاعی به نام وادی مقدس و یک آیه ارض مقدسه است و بعد از آن داستان وادی مقدس طوی و احتمالاً بعد از ماجرای الطور و کلیم شدن موسی علیه السلام، بحث ارض مقدسه مطرح است.

دلایل پررنگ بودن ارض در آیه 30 سوره بقرة. ثقل واژه الارض در آیه 30 سوره بقره

خلاصه اینکه وقتی بحث تقدیس رو دنبال می‌کنیم در آیه مربوط به ملائکه که بحث خلیفه خدا مطرح است، بحث جعل خلیفه از جانب خدای متعال مطرح است چند نکته وجود دارد: 1- اینکه آنجا بحث زمین، بحث الارض پررنگ است، خدای متعال می‌فرماید إِنىّ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَة . به چند دلیل اینجا بحث ارض پررنگ است: 1- تقدم فىِ الْأَرْضِ در جمله إِنىّ‏ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَة ، تقدم فىِ الْأَرْضِ نسبت به مفعولٌ به ‌ای که آنجا وجود دارد یعنی واژه خلیفه، دوم تکرار چند باره ارض و ضمائر مربوط به آن، در این آیه است، سوم نوع بیان ملائکه است در جمله أَ تَجعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاء که با بیان فِيهَای اول، ظاهراً یک تاکیدی بر این بحث فی الارض وجود دارد. بله ظاهراً از بیان این نوع عبارت یک تاکیدی هم در بحث این ماجرایی که بر ارض است و اتفاق می‌افتد وجود دارد.

تقدیس ارض از دلایل جعل خلیفه بر روی زمین است

ملائکه در توجیه این موضوع، بیانی دارند می‌فرمایند نَحنُ نُسَبِّحُ بحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ ما چه کسی هستیم؟ ما کسی هستیم که تو را تسبیح می‌کنیم به حمدت و تقدیس می‌کنیم برای تو، از آنجایی که فعل تقدیس ظاهرا مفعول به مستقیم می‌خواهد اینجا باید ما به دنبال یک مفعول به باشیم، تقدیس می‌کنیم برای تو چه چیز را؟ پاسخ اینجا می‌تواند این باشد الارض، ما زمین را برای تو تقدیس می‌کنیم، ما در حال تقدیس کردن زمین برای تو هستیم، پس معنا اینطور می‌شود، ما در حال تقدیس کردن زمین برای تو هستیم، یعنی چه؟ یعنی زمین را برای تو می‌خواهیم ارض مقدسه بکنیم، زمین برای تو بشود ارض مقدسه، این فعل را برای تو داریم انجام می‌دهیم، پس دیگر چه نیازی به خلیفه است؟ خدای متعال می‌فرماید إِنى أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ کار شما نیست ارض را ارض مقدس بکنید، کسی می‌خواهد، کسی باید که بیاید و این ارض را ارض مقدس بکند. از اینجا شما یک برداشتی می‌کنید، چرا خلیفه خدا؟ یکی از دلایلش این است ارض را ارض مقدس بکند. پس ملائکه کسانی هستند که تقدیس می‌کنند برای خدای متعال ارض را یعنی در حال این کار بودند که خدای متعال خلیفه را برای این رسالت و این موضوع قرارداد.