دگرگون شدن قلب انسان توسط الراجفة و حرکت شتابان و پیوسته قلب در مسیر الی الله
دلیلی برارتباط بحث الراجفة با تحول و دگرگونی انسان ها
بحث الرَّاجِفَة که در سوره نازعات مطرح است، بحثی است مربوط به انسانها، تحولی است برای انسانها، دورهالرَّاجِفَة دوره تحول برای انسانهاست، نه دوره تحول برای آسمان و زمین. بلهالرَّاجِفَة مربوط به انسانهاست، مربوط به آسمان و زمین و طبیعت و دگرگونی در عالم نیست بلکه مربوط به دگرگونی در انسانهاست. اولین استدلالش این است که وقتیيَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَة مطرح است در آیات بعد تا آیه چهاردهم، هیچ بحثی از دگرگونی از طبیعت، آسمان، زمین، موضوعات اینجوری مطرح نیست، در هفت آیه هیچ بحث اینجوری مطرح نیست. خدای متعال هر وقت از یک ماجرایی صحبت میکند که تغییری در عالم است مثلاً زلزلهای است یا موضوع اینجوری است از دگرگونی کوهها، از دگرگونی زمین، از دگرگونی آسمان مطرح است، هیچ بحث اینطوری در هفت آیه مطرح نیست، تمام موضوعات مطرح در این هفت آیه مربوط به انسانهاست، مربوط به دگرگونی در انسانها، تحولاتی که در انسانها میشود، رو به مثبت چه رو به منفی. پس الرَّاجِفَة آنچه که در ابتدا به نظر میآید و به ذهن میآید که الرَّاجِفَة برای آن موضوع است، موضوعی است مربوط به انسانها، تحولات در انسانها.
الرادفة دروازه ورود انسان ها به ماجرای الراجفة است
آیا تحولات ساده؟ نه، تحولات عجیب و غریب، تحولاتی عجیب و غریب. چه تحولاتی؟ اولین اتفاق این است الرَّادِفَة یک موضوعی است با عنوانالرَّادِفَة و با مفهوم الرَّادِفَة ،الرَّاجِفَة را دنبال میکند و پی میکند، پیگیر ماجرایالرَّاجِفَة میشود، دروازه ورود به ماجرایالرَّاجِفَة ، الرَّادِفَة است، دروازه ورود به ماجرایالرَّاجِفَة ، برای انسانها چی است؟ الرَّادِفَة .
همانطور که الطامة الکبری طبیعت را دگرگون می کند، الراجفة نیز انسان ها را دگرگون می کند
بله الرَّاجِفَة برای تغییر بزرگ در انسانهاست، معادلش را بگذارید تغییر الکبری، چرا؟ چون معادل در طبیعتش است الطَّامَّةُ الْكُبرى ، برای عالم و اشیاء عالم، آسمان، زمین، کوهها، میشود الطَّامَّةُ الْكُبرى . الرَّاجِفَة است که یک تغییر بزرگ در انسانها ایجاد کند، در چه انسانهایی؟در مردگان و زندگان، در زندگان و مردگان.
از دلایل ماجرای اصحاب کهف برطرف کردن شک نسبت به برپایی الساعة
در دوران اصحاب کهف چند نفر بودند که برای دوره محدودی، ۳۰۹ سال، در کهف ماندند، در حالت خاصی و برگشتند، این برگشتن برای برخیها آیه شد، آیهای شد از الساعه، آیهای شد از قیامت، خدای متعال فرمود که ما این رو آیه قرار دادیم، این رو آوردیم که آن انسانهای زمان، به الساعه بیشتر توجه کنند، میفرماید وَ كَذلِكَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فيها إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُم . خدای متعال این ماجرای اصحاب کهف را به دلایل مختلف انجام داد یکی از دلایل برای دیگران این است که بدانند که الساعه شکی در آن نیست و برپا خواهد شد.
الراجفة بر پاکننده وسیع رجعت است
این ماجرا را ببینید، در یک بعدِ ابعاد کوچک، میشود ماجرای اصحاب کهف. امام حسین علیه السلام نقل است که این آیه شریفه مربوط به اصحاب کهف را در زمان شهادتشان قرائت میکردند، أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَبَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كاَنُواْ مِنْ ءَايَاتِنَا عجََبًا یک پاسخ به این آیه اینطور است که من هم در همان مسیر آیهای بسیار عجیبتر، آنها اصلاً آیه من بودند، آنها اصلاً آیهای از ماجرای من هستند، کدام ماجرا؟ الان دست بگذارید روی آن، ماجرایالرَّاجِفَة ، موقعی کهالرَّاجِفَة برپا میشوند و تغییری بزرگ در انسانها حادث میشود، در زندگان و مردگان. حجم زیادی از مردگان چه مثبت چه منفی، برگردانده میشوند، رجعت میکنند به خاطرالرَّاجِفَة ، به خاطر ماجرای الرَّاجِفَة ، الرَّاجِفَة این تغییر را در انسانها ایجاد میکند. برپا کننده وسیع رجعت چه کسی است؟الرَّاجِفَة . فقط این ماجرا نیست، ها، رجعت یکی از تبعات بزرگالرَّاجِفَة است.
اثر گیری قلب از الردفة و الراجفة در حرکت شتابانش در مسیر الی الله محقق می شود
چرا رجعت؟ رجعت برای مردگان است که بخشی در همان زمان زندگان هستند، چرا رجعت میکنند؟ میآیند در صفی قرار بگیرند برای یک تغییر بزرگ، برای اثرگیری ابتدا از الرَّادِفَة ، بعد از این تاثیرگیری چه اتفاقی برایشان میافتد؟ تغییری بزرگ در قلبها، قلبها با سرعتی بسیار زیاد دگرگون میشوند الی الله. ایراد انسانها و ضعف انسانها برای اینکه به سوی خدا نیستند کجاست؟ اولین ایراد و اصلیترین ایراد قلب انسانهاست، قلب ما نمیرود، اسمش قلب است ولی واقعاً قلب نیست، یک قلب مریض است، اسمش ماشین است، خودرو است، ولی پنچر است، موتورش خراب است، چرخ ندارد، چراغ ندارد، استارت ندارد، خب این راه نمیرود که، اسمش فقط ماشین است، اینکه جناب عالی داری قلب است، فقط اسمش قلب است. قلب باید ویژگیاش چه باشد؟ قلب باید چه چیزی از او حادث بشود؟ واجف شدن، با سرعت زیاد حرکت کردن، رو به جلو، چنان حرکت کند رو به جلو که گفته بشود که دیگر تعادل ندارد در حرکت. اگر الان یک خودرویی بصورت معمولی با سرعت معمولی ۱۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند کسی نمیگوید که تعادل ندارد، با سرعت ۱۲۰ حرکت کند نمیگویند که تعادل ندارد، وقتی سرعت رسید به ۲۰۰ میگویند احتمالاً این خودرو دیگر خیلی تعادل ندارد، سرعت اگر رسید به ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت برای یک خودرو میگویند دیگر خیلی بیتعادل شده این خودرو، اگر رسید به ۶۰۰ کیلومتر میگویند این خودرو دیگه دارد تعادلش را از دست میدهد، قلب واجفه یعنی این، با چنین سرعتی رو به جلو حرکت میکند. بله این تغییرات در انسانها اتفاق میافتد به واسطهالرَّاجِفَة . بله این اثرها بر انسانها است.