درجات و نیات در خواسته ها با کلمه ( لنا ) یا ( لی ) در قرآن و ضرورت شناخت جایگاه اهل بیت (ع) در ارتباط با خدای متعال

یک وجه در پرداختن به خوبان عالم، در رأس‌شون اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و بعد از اون، وجود انبیاء و رسولان علیهم السلام، پرداختن به آن چیزی است که آنها هستند، آن بزرگواران هستند در ارتباط با خدای متعال، در شجره ارتباط با خدای متعال، در سلوکی که خودشون دارند، در رفتاری که خودشون دارند، در جایگاهی که خودشون دارند نسبت به خدای متعال. این وجه، پرداختنش مهم هست. ما عمدتاً به خوبان عالم از این وجه می‌پردازیم که ضمن داشتن جایگاه خوب در نظام خدایی، در رابطه با ما چی هستند، لذا می‌گوییم آمده من را هدایت کنه، او هادی است برای من، آمده من را هدایت کنه، او شفیع است برای من، او آمده دست من را بگیره، او آمده من را کمک بکنه، ناصر من باشه. در همین برای من، در همین معنا شدن لَنا، هم ما درجات داریم، گاهی درخواست هامون خواسته های خیلی در کف است، دنیایی است، گاهی درخواست‌هامون، درخواست‌های از سر ترس است، اومده من رو نجات بده، من رو از مصیبت خارج کنه، من رو از دردسر خارج کنه، مسائل و مشکلات من رو حل بکنه و همین طوری در قیامت و بعد از قیامت، من رو از جهنم نجات بده. گاهی درخواست‌هامون، درخواست‌های طمع ورزانه است، درخواست‌های تاجر مسلکانه است، اهل بیت علیهم السلام، خوبان عالم هستند که ما در دنیا زندگی بهتری داشته باشیم، یک نعمتی به ما برسه، اوضاع مادی‌مون خوب بشه، لذا خواسته‌هامون میره این سمت. ارتباط می‌گیریم از این جهت که یک ماشینی بخریم، یک خونه‌ای بخریم، همینطوری می‌رویم جلو تر، ارتباط می‌گیریم، دعا می‌کنیم برای ظهور امام علیه السلام که یک ذره اوضاع‌مون بهتر بشه، رفاه‌مون بهتر بشه، مسائل‌مون بهتر بشه، همینطوری الی آخر، تا اینکه دعا می‌کنیم که ما رو کمک بکنند ما در یک بهشتی قرار بگیریم در قیامت و بعد از قیامت و سطح دیگر از درخواست‌هامون، تازه اگر جزء خوبان باشند افراد، این افراد، افراد بزرگی هستند که چنین درخواستی دارند، به خاطر معرفت الله است، ارتباط می‌گیریم که ما را هم در سلوک توحید پیش ببرند، ارتباط می‌گیریم که از طریق این بزرگواران، معرفت توحید، معرفت خدای متعال در ما قرار بگیره و اضافه بشه. اگه میگیم هادی هستند، هدایت را برای معرفت خدا می‌خواهیم، هدایت را برای توحید می‌خواهیم. اگه میگیم که ولیّ خدا هستند، ولیّ از جانب خدای متعال هستند برای ما، نصیر از جانب خدای متعال هستند برای ما، ما را نصرت کنند که در سلوک توحید حرکت کنیم. مجموع این چند مورد که عرض شد، اینها هم یک وجه دیگری در پرداختن به خوبان عالم است که درش لَنا مطرح هست. پس لَنا به خاطر خودمون، پرداختن به این خوبان عالم، هم چند سطح داره، اگر هم می‌خواهیم بپردازیم خب اون سطح معرفت الله رو فراموش نکنیم و اون مهم هست، اون پایه است.

این یک مطلب، مطلب دیگر اینکه اون وجه پرداختن به خودشون، زمانی که خودت اصلاً مطرح نیستی، هیچ لَنایی مطرح نیست، شما به خودشون بپرداز. ببینید مثلاً شما یک وقت به موسی علیه السلام می‌پردازی از این جهت که آمده که برای بنی اسرائیل یا بشر چه کنه، در سطوح مختلف این رو می‌پردازید، آنها را از عذاب نجات داد، از عذاب فرعون و فرعونیان نجات داد، آنها را به سمت نعمات برد، بهترین نعمت‌ها برای آنها جاری شد، آنها را به سمت معرفت الله برد، کتاب هدایت برای آنها آورد، کتاب رحمت برای آنها آورد، این یک جهت پرداختن به موسی علیه السلام است، یک جهت این هست که موسی علیه السلام خودش کی هست؟ کجاست؟ چه می‌کنه؟ جایگاهش به نسبت خدای متعال چی هست؟ معرفت دقیق به موسی علیه السلام اینه که شما دنبال کنید که موسی علیه السلام خودش چی هست، نه به نسبت و در رابطه با شما، عینک ظرف خودمون رو نزنیم به خوبان نگاه کنیم، از خودمون جدا بشویم و به خوبان عالم نگاه کنیم. این را توجه دارید، شما وقتی خودت مطرح هستی، سطح معرفت شما به خوبان عالم حداکثر در ظرف لَنا است، با عینک لَنا است، با عینک نیازهای ماست، نیازها در هر کدام از اون سطوحی که مطرح شد، نیاز به نجات، نیاز به نعمات، نیاز به معارف خدایی، نیاز به معرفت الله، ولی ظرفت، ظرف نیاز ماست. خوبان عالم مدارجی دارند و معرفت‌هایی براشون مطرح است و جایگاهی دارند که بسیار فراتر از اینها هست، بسیار فراتر از حد نیازهایی است که ما در مورد خودمون می‌شناسیم و می‌فهمیم. وجود ایشان بر مدار نیازهای ما تعریف نشده. بله این مطلب رو هم بهش توجه داشته باشید. همه این وجوه پرداختن، وجوه پرداختن درستی هست و به ما آموزش داده شده، به ما یاد داده شده، توصیه شدیم در همه اینها که اینگونه بپردازیم، موضوع این نیست که شما خوبان عالم رو شفیع قرار ندهید، همه این موارد هست و وجود داره لکن نباید فقط یک بعدی بود، نباید به برخی از این ابعاد پرداخت، از برخی ابعاد غفلت کرد. کسی فقط در این بُعد بمونه که خوبان عالم بپردازه به خاطر نجات، به خاطر خروج از سختیها، او ظرف وجودش همیشه همانقدر می‌ماند. کسی به خوبان بپردازه برای بهره از نعمات، خیلی خوبه ولی ظرف وجودش همانقدر می‌ماند. کسی به خوبان بپردازه به خاطر نیازهایی که در مورد معرفت الله دارد، خیلی عالی است ولی ظرف سلوکش در حد نیازهایی که او در مورد معرفت الله داره، باقی می‌ماند. پرداختن به وجود مبارک خوبان عالم، خارج از نیازهای خودمون، خارج از موضوع لَنا، یکی از اولین خاصیت‌هایی که داره اینه که به ما می‌فهماند که اصلاً نیازهامون باید چی باشه، ظرف نیازهای ما رو بزرگتر می‌کنه. بله به همه این جنبه‌ها در معارف مطرح شده در قرآن و کلام اهل بیت علیهم السلام پرداخته شده، ما فقط نباید نوع ارتباط‌مون با معارف، معارف مطرح شده در مورد خوبان و از خوبان، ارتباط بر مدار نیازهای خودمون باشه، ارتباط بر مدار خواسته‌های خودمون باشد. چون اون موقع بسیاری از معارف مطرح است، ما نوع نیاز و خواسته‌ای که از اون داریم رو نمی‌دونیم یا نیاز و خواسته‌ای در مورد آن احساس نمی‌کنیم و نمی‌بینیم، لذا اون معرفت فقط به عنوان یک مطلب جالب برای ما است. این یک مطلب، مطلب دیگه ما اصلاً به بسیاری از این مطالب ورود نمی‌کنیم و غافل می‌شویم و در حد نیازهای خودمون و خواسته‌های خودمون باقی می‌مانیم. مثلا موسی علیه السلام را بشناسیم، به موسی علیه السلام بپردازیم، نه به خاطر نیازهای خودمون، به خاطر خودش بپرداز. لذا باید نوع رابطه‌ای که با معارف خوبان عالم ایجاد می‌کنیم، تنها بر مدار نیازهای خودمون نباشه و تنها رابطه نیازهایی که خودمون از خودمون می‌شناسیم، نباشه. اینکه عرض می‌کنیم بر مدار نیازها نباشه، این به این معناست که بر مدار نیازهایی که خودمون از خودمون می‌شناسیم، نباشه، بر مبنای خواسته‌هایی که خودمون در مورد خودمون تعریف کردیم و می‌دونیم. یک بخشی از خواسته‌ها هست و نیازها هست در مورد ما که ما اصلاً در موردش اطلاعی نداریم، چون معرفت به نیازهای خودمون نداریم. این یک بحث است که از این نباید غفلت کنیم، یک بخش از نوع رابطه ما با خوبان عالم هست که باز ممکنه خیلی بر مدار نیاز و درخواست، تعریف نشه اون نوع رابطه، از اون هم نباید غفلت کنیم.