بحث روح و نفخ روح بر آدم (ع) و عیسی (ع) و بهره مندی اهل بیت (ع) از روح
ذکر نفخ روح تنها برای آدم (ع) و عیسی (ع) درقرآن و عدم ذکر نفخ روح برای ذریه آدم (ع)
آیا انسان ها صاحب روح هستند؟ اگر صاحب روح هستند به چه معناست؟ اگر نیستند به چه معناست؟ در قران انسانها صاحب نفس هستند. ولی در آیه صریحی نسبت به روح داشتن همه انسانها صحبت نشده. از آدم علیه السلام صحبت شده، حداقل در دو جا که نفخ روح شد. خداوند نفخ روح کرد در آدم. ولی از بقیه انسانها صحبت نشده. حتی گاهی در آیهای دو دسته شدند انسانها، آدم و نسل آدم. و در مورد آدم علیه السلام صحبت شده که به او از روحم نفخ کردم. خب در مورد آدم علیه السلام بحث روح مطرح است در مورد عیسی علیه السلام بحث روح مطرح است. در خلقت عیسی علیه السلام بحث روح مطرح است. چرا باید مطرح باشه؟ اصلا چرا باید گفته بشه؟ مگه آدمها همه روح ندارند؟ معلوم بود دیگه عیسی علیه السلام به دنیا میاد درش روح هست. چرا باید گفته بشه که ما روح را به مریم نفخ کردیم؟ یا به عیسی نفخ کردیم؟ برای چی؟ مگه برای بقیه آدم ها انجام نمی دهید. قبل از عیسی علیه السلام تعداد بسیار زیادی انسان خلق شده بودند به دنیا آمده بودند. وقتی آدم علیه السلام رو آفرید از طین، در خلقت او روح را به او دمید، روح را به او نفخ کرد بعد بقیه آدمها رو که آفرید همه از نسل آدم بودند اصلا روح نفخ نکرد. نیاز به نفخ روح نبود. تازه بحث نفخ روح برای بقیه انسانها مطرح نیست. بقیه آدمها از سلالة مِنْ ماءٍ مَهين ، آفریده شدند. لذا نفخ روح براشون مطرح نیست. وقتی خلقت رسید به عیسی ع، دوباره این نحوه خلقت که برای نسل آدم مطرح هست برای عیسی ع، مطرح نیست. لذا برای او هم نفخ روح مطرح میشه. بحث نفخ روح شما می ببینید که برای آدم ع مطرح است و بعد از آن برای خلقت عیسی علیه السلام. لذا میفرماید که خلقت آدم و عیسی شبیه هم است. در مورد آدم و عیسی علیهما السلام بحث نفخ روح مطرح است. دیگه ما تقریباً بحث نفخ روح رو نداریم برای انسانی مطرح باشه. بهره مندی انسانها از روح مطرح است.
رسول الله (ص) و اهل بیت (ع) بیشترین بهره از روح را برده اند
به عیسی علیه السلام نفخ روح شد. خود عیسی علیه السلام علیرغم نخ روح از روح القدوس بهره مند است. به عِبادِ مَنْ يَشاءُ، به برخی از بندگان خدا روح، روحی قدسی داده میشه. روحی از جانب خداوند داده میشه که این انسان ها از اون روح بهره مند میشن. در اوج بهره مندان از روح، رسول الله ص و اهل بیت علیهم السلام قرار دارند. رسول الله ص بهره های اختصاصی از روح دارند. روح الامین یک بهره اختصاصی برای رسول الله ص است. یه بهره اختصاصی از روح.
انسان ها به دنبال دستیابی به روح
انسانها باید بروند روح رو به دست بیارن. بهره شون رو از روح زیاد کنند. عموم انسانها از ارواحی که در قرآن مطرح هست بهره ای ندارند. انسانها دارای نفس هستند. رابطه شون با کلام خدا رابطه شون با متکلم بودن خداوند متعال از طریق نفس است و اون هم با عنوان الهام، به نفسشون الهام میشه. یعنی الهام شده، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها. وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّئهَا، فَأَلهَمَهَا فجُورَهَا وَ تَقْوَئهَا . یه کسی نفس انسان رو سَوَّی کرده. نفس انسانها رو و به این نفس سَوَّی شده، فجُورَ وَ تَقْوَی رو الهام کرده. انسانی که نفس داره باید بره و از روح خدا بهرمند بشه.
نفخ روح در رابطه با خلق جدید است نه زنده شدن
روح خدا انسان رو زنده نمیکنه. بحث زنده شدن مربوط به روح نیست. روح خدا خلق جدید انجام میده. موضوع این نیست که شما با روح خدا زنده بشید. ممکنه در ذهنها اینطور باشه که انسان به روح زنده میشه. نه انسان به روح زنده نمیشه. انسان به نفس زنده است، به حیات زنده میشه به ممات میمیره. با اسم الحی خداوند متعال مرده ها زنده می شوند. به روح، انسان یا هرشیئی خلقتی جدید پیدا میکنه. منظور از اینکه خلقتی جدید پیدا میکنه چیه؟ شما اون به روح رو کجا ببینید؟ در اون معجزه عیسی ع، اینکه ازگل یک شکلی شبیه پرنده ساخته میشه. به نفخ روح در این شیء شبیه پرنده اون واقعاً پرنده میشه. فَيَكُونُ طَيْراً . بینید چه اتفاق افتاد؟ یک شیئی بود، یک شیئی ساخته شده بود از طین، از گل، شبیه پرنده. عیسی علیه السلام چه کرد؟ فَأَنْفُخُ فيه . عیسی کیه؟ روح الله. روح الله که روح الله بودنش به خاطر نفخ روح از جانب خداوند است، او چه کرد؟ نفخ کرد در آن. چی شد؟ فَيَكُونُ طَيْراً. نفخ کرد در آن. فَأَنْفُخُ فيه فَيَكُونُ، کُن فَيَكُونُ . فَأَنْفُخُ فيه، در اون نفخ کرد. شما این رو بذارید ذیل چی؟ ذیل اون جملهی کُن، باش. فَيَكُونُ، پس شد. چی شد؟ توضیحش هم داده میشه طیر شد. به چی گفت باش؟ به اون شیئی که از گل بود شبیه پرنده بود، یه فعلی انجام داد فَأَنْفُخُ فيه . این رو بگذارید ذیل اون واژه کُن، باش. فَيَكُونُ طَيْراً. طیر شد. ببینید در ماجرای خود آدم علیه السلام در ماجرای خود عیسی علیه السلام هم همین گونه بود. إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ . مثل چی شون؟ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ، از تراب. از تراب آفریده شد. در ادامه چی شد؟ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ . اینجا کُن فیکون، شما این کُن رو بگذارید چی؟ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي . در مورد عیسی علیه السلام بگذارید، نفخت فیه من روحنا. روح الله در اون هیئت اون شیئی که شبیه پرنده بود، نفخ کرد. پس پرنده شد. ببین روح الله، روح خدا اینگونه اثر میگذاره. اینجوری دنبال کنید موضوع زنده شدن نیست. ببینید بحث روح و نفخ روح موضوع زنده شدن نیست. اینطور نبود که اون پرنده مرده بود نفخ روح شد زنده شد. موضوع زنده شدن نیست.
تفاوت بحث نفخ روح و زنده کردن
عیسی علیه السلام معجزه زنده کردن مردگان را هم داره، مرده ها را زنده میکرد ولی بحث این پرنده با زنده کردن مرده ها فرق داره. این موضوعی که عیسی علیه السلام با این گِل این خاک شبیه پرنده انجام میده با موضوع زنده شدن مرده ها فرق داره با موضوعی که ابراهیم علیه السلام انجام داد با اون پرنده های تکه تکه شده فرق داره. اون پرنده ها پرنده بودند، زنده بودند آنها را گرفت، کشت، تکه تکه کرد، تکه هاشون رو جدا جدا قرار داد و رفتاری که انجام داد، نفخ نبود. فَصُرهُنَّ . و تصویرگری انجام داد. رفتار نفخ انجام نداد. اونجا بحث زنده شدن بود. كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى. چگونه مردها را زنده می کنی؟ اونجا اون رفتار بود. ببیند این ماجرای رفتار اینگونه با پرنده رو، یه بار در داستان ابراهیم علیه السلام داریم یه بار هم در ماجرای عیسی علیه السلام داریم. این دو با هم فرق دارند. این دوتا یک ماجرا نیست، برای یک موضوع نیست. در ماجرای ابراهیم علیه السلام بحث حی شدن مرده هاست. در ماجرای عیسی ع بحث نفخ روح است. زنده شدن مرده ها در ماجرای عیسی ع جای دیگری مطرح هست و وجود داشته. در همین آیه ۴۹ سوره آل عمران بعد از این بحث نفخ روح برای اون پرنده، بحث درمان بیماری مطرح است و بحث أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّه. بحث زنده کردن مرده ها اینجا مطرح هست. بله اینجا نفخ روح مطرح است. این نفخ روح رو شما بگذارید کُن، باش. فیکون، پس پرنده شد.
در صورت تکلّم خداوند، اشیاء وجود خواهند داشت
بودن به یک چیزی نفخ روح میخواد. بودن به یک چیزی. حداقل اینجا در مورد این پرنده که عیسی ع این پرنده رو به وجود آورد، اینجا این بحث مطرح است. یکون، بودن. یعنی به وجود آمدن. چیزی که نبودی الان اون هستی. یکون طیرا. پرنده شد. یعنی چی؟ یعنی پرنده نبود. پرنده نبود که مرده باشه یا زنده باشه، پرنده شد. شدن در عالم، ایجاد شدن در عالم، آنچه که یکون هست در عالم، باید رابطه اش رو با روح الله دنبال کرد. یعنی باید رابطه اش رو با کلام الله دنبال کرد، با قول الله دنبال کرد، با کتاب الله دنبال کرد. کلام الله، قول الله، کتاب الله، روح الله، همه اینها یک ماجرا هستند. هیچ چیزی وجود نخواهد داشت اگر فی کتاب الله نباشه. هیچ چیزی وجود نخواهد داشت اگر تکلم خدا نباشه. هیچ چیزی شیئی وجود نخواهد داشت اگر قول الله بر آن نباشه. هیچ شیئی وجود نخواهد داشت اگر روح الله بر آن نباشه. وجود نخواهد داشت.