ارتباط وجوهاتی نظیر قول الله، کتاب الله، قرآن، و ... با کلام الله
ارتقاء معرفت نسبت به کلام الله
چند کلامی در مورد بحث کلام الله. ما باید معرفتمون رونسبت به کلام الله ارتقا بدیم، دقیق کنیم. کلام الله رو در مقام خداوندی بشناسیم. آنگونه که مربوط به خداوند هست بشناسیم. جایگاه کلام الله رو در نظام خداوندی بدونیم. تقدم و تأخر مقولات مختلف در نظام عالم، در نظام خداوندی رونسبت به کلام الله بدونیم. جایگاه مخلوقات رو نسبت به کلام الله بدونیم. جایگاه امور رو نسبت به کلام الله بدونیم. نسبت به کلام الله و وجوه مختلف از کلام الله. جایگاه معرفت انسان رو نسبت به کلام الله بدونیم. جایگاه معرفت نسبت به کلام الله چه جور هست؟ معرفت مقدم به کلام الله هست؟ متفاوت هست؟ مأخر از کلام الله هست؟ معرفت الله که در نظام خداوندی جریان داره، برای همه اشیاء مختلف جریان داره، یه بخشی از اون اشیاء انسانها هستند. برای سایر موجودات معرفت الله جریان داره. رابطه این معرفت الله رو با کلام الله بدونیم. این دوتا چه رابطه ای با هم دارن؟ تقدم و تأخرشون به چه شکل هست؟ رابطه کلام الله و اسماء الله رو بدونیم و در نهایت رابطه الله و کلام الله رو بشناسیم. مثلا رابطه قول الله، مقوله ای از کلام الله با عالم چگونه هست؟
قول الله واسطه بودن اشیاء در عالم
یکی از رابطه ها، رابطه قول الله با عالم اینطور هست که وقتی بنای بر بودن شیئی میشه، بودن در عالم، بودن در دایره خلقت، وقتی بنای بر بودن میشه، قول الله است که این بودن رو رقم می زنه. بودن، بواسطه قول الله اتفاق می افته. آنچیز که از آن شی، آنگونه شیئی که به آن گفته میشود شیئی هست، شیئی کَون شد، این بواسطه قول الله انجام میشه. ممکنه ما اصطلاحا و زبانی، وقتی میخوام صحبت کنیم، غیر دقیق صحبت کنیم بگیم شی قبل از بودن، بود. اون بود به معنای این کَون نیست. مثلا می تونه به معنای علم شی باشه. شی در علم الله باشه. شی در کتاب الله باشه. ولی وقتی بنا شد شیئی در عالم خلقت به مرحله بودن برسه، این بواسطه قول الله انجام میشه. خب اینجا باید بحث بشه، چه دایره ای از اشیاء؟ آیا همه اشیاء هستند؟ آیا همه اشیاء عالم؟ آیا غیب هم همین طور هست؟آیا اصلا این بحث یکون، بحث بودن برای غیب معنا داره؟ آیا عرش هم همینطور هست؟ پس باید دایره این اشیاء بررسی بشه. در هر صورت بخشی از اشیاء، حداقل میشه گفت بخشی از اشیاء بواسطه قول الله به مرحله بودن می رسند. نه در مرحله علم. در مرحله علم الله هستند، اونجا اسمشون ممکنه، ویژگیشون ممکنه بودن نباشه. عنوان بودن بهشون تعلق نمی گیره. آن مرحله ای که عنوان بودن به اشیاء تعلق می گیره، به این دسته از اشیاء، تعلق می گیره، بواسطه قول الله هست. با قول الله موضوعات دیگری هم هست. بله نقش قول الله رو در عالم بشناسیم ذیل بحث کلام الله.
وجود همه اشیاء در کتاب الله
نقش کتاب الله رو در عالم بشناسیم. کتاب الله چیه که هرچیزی که قبل از اینکه باشه آنجا هست؟ کتاب الله چی هست؟ کتاب الله یک مقوله ای ذیل کلام الله. وقتی شیئی واقعه ای هنوز نیست ولی آنجا هست. فی کتاب الله هست. شیئی در عالم خلقت بود، تمام شد، الان نیست ولی در کتاب الله هست. برخی اشیاء، بعنوان مثال در زمین، در کره خاکی، یه زمانی بودن الان نیستن. شما الان در کره خاکی اثری از اونها پیدا نمی کنی. از اونها سراغ نمی گیری. نمی تونی بگیری. اگه به کتاب الله مراجعه کنی، اونها در کتاب الله هستند. از اونها می تونی در کتاب الله سراغ بگیری. کتاب اللهی که ذیل کلام الله هست. در مورد آنچیزیکه بود، دیگر نیست و در مورد آنچیزی که الان نیست و خواهد بود، می تونی در کتاب الله سراغ بگیری.
وجوه مختلفی از کلام الله و فاعلیت خداوند در آن ها
رابطه این وجوه مختلف کلام الله، موضوعات مختلف ذیل کلام الله رو باید با هم بشناسیم. کلام الله، کتاب الله، قرآن، قول الله، اینها با هم چه رابطه ای دارن؟ خداوند کلام داره. چرا؟ چون خدای متکلم هست. خداوند کتاب داره. چرا؟ چون خدای کاتب هست. خداوند قرآن داره. چرا؟ چون خدای قاری است. خدای اقراء کننده هست. خداوند قول داره. چرا؟ چون خدای قائل هست. خداوند در همه این مقولات و برخی مقولات دیگه که الان ذکر نشد و اون موضوعات ذیل کلام الله هست، فاعلیت داره. ما ثمره فاعلیت، محصول فاعلیت خدا رو می شناسیم. ما با چی مواجه میشیم؟ با محصول فاعلیت خدا. خدای فاعل هست که کلام الله هست. در واقع یعنی خدای متکلم هست که کلام الله هست. خدای کاتب هست که کتاب الله هست. کاتب بودن خدا رو ذیل چی بررسی کنیم؟ ذیل کلام الله. ذیل متکلم بودن خدا. اگه می خوای بین کاتب بودن خداوند و سایر اسماء خداوندی ارتباط ایجاد کنی، کاتب بودن رو باید به متکلم بودن خدا، وصل کرد. مثل قائل بودن خدا رو باید به متکلم بودن خداوند وصل کرد. قاری بودن خدا رو باید به متکلم بودن خداوند وصل کرد. کاتب بودن خداوند از جنس متکلم بودن خداونده. بله این باید بحث بشه. رابطه کلام الله با نظام خداوندی چی هست؟ باخلق چیه؟ با امر چیه؟
رابطه کلام الله و علم الله
بعنوان مثال گفته میشه همه اشیاء، همه چیز در علم خداوندی هست.قبل از اینکه خلق بشن. اصلا قبل از اینکه خلقتی انجام بشه. قبل ازاینکه آسمانها و زمین باشن. قبل از خلقت آسمانها و زمین، همه آسمانها و زمین و ما فیها، و من فیها،در علم خداوندی بودند. این یعنی چی؟ یعنی چی در علم خداوندی بودند؟ چگونه در علم خداوندی بودند؟ خب این موضوعات باید بحث بشه. آیا میشه گفت که علم به اشیاء، تکلم خداوند در مقام علم هست؟ معلومی ایجاد شد. ببینید شیئی در علم خداوند هست که اون شی در نظام خلقت نیست. این هست و نیست، به دلیل کمبود واژه هست که اینجوری بیان میشه. اشیاء، همه اشیاء برای خداوند معلوم هستند. پس همه اشیاء شیء معلوم هستند. نمی شه معلوم باشن شیئی نباشن. باید شی باشه که معلوم باشه. در واقع معلوم به شی هستند. اگه اشیاء رو از این معلوم بودن برداری و حذف کنی خب معلوم بودن معنی نداره که. اشیاء معلوم هستند. پس در علم خداوند معلومات به اشیاء، همه اشیاء، هر آنچیز که خلق شده و نشده، هر آنچیز که خلق شده قبل از خلق شدنش، معرفت و علم به این اشیاء وجود داره. و این اشیاء در علم خداوند معلوم هستند. اصلا وقتی شما می فرمایید خداوند علیم هست. یک معناش اینه یعنی دارای همه معلومات هست. معلومات خداوندی ایجاد نمی شود، معلومات خداوندی به خلقت اشیاء ایجاد نمی شود، علم به اشیاست قبل از خلقت. ولی دقت کنید، علم به اشیاء یک معلوم بودن کلی و مبهم نیست. یک معلوم بودن جزئی است. معلوم بودن به تفصیله. پس در یک مقام همه اشیاء، همه موجودات، هر آنچیزی که ما می توانیم بر او نامی بگذاریم، در یک مقام در علم خداوندی، همه معلوم هستند. معلومی که هیچ گونه وجه مجهولی ندارن. نه در جزئیات نه در کلییات. نه در تغییرات نه در تحولات. هیچ وجه مجهولی ندارن. پس رابطه کلام الله با علم الله چیه؟ رابطه کلام الله با معلومات خداوند در مقام علم الله چی هست؟ آیا بین کلام الله و معلومات در مقام علم الله رابطه ای وجود داره؟
لزوم بررسی تقدم یا تأخّر کتابت خداوند در کتاب الله در بحث خلقت اشیاء
یک فضا از این علم الله، وقتی می خواد صحبت بشه، وقتی صحبت میکنیم علم الله که در آن همه معلومات وجود داره، یه فضا شبیه به این فضا که در اون همه معلومات وجود داره، یعنی یک بسته از معلومات، عنوانش چی هست؟ عنوانش هست کتاب الله. یک بسته از معلومات، عنوانش هست کتاب الله، همه چی درش وجود داره. علم هر آنچیزی که نشده هست درش وجود داره. هر آنچیزی که نشده هست در کتاب الله معلوم هست. در کتاب الله شده است. ببینید در مقام علم الله هر آنچیز که نشده هست، در نظام خلقت در علم الله شده است. به معنای معلوم بودن در علم الله. همین ماجرا رو ببینید در نظام خلقت، هر آن چیز که نشده است، در کتاب الله شده است. فی کتاب الله وجود داره. در مقام کتاب الله شده است. کتاب الله به لحاظ آن چیز که در کتاب الله هست، معلومات هست. از یک وجه معلومات هست. معلومات آنچیز که نشده است و آنچیز که شده است. معلومات عالم است. این معلومات عالم در علم الله هست. کتاب به لحاظ کتاب الله مربوط به کلام الله هست. از اجزای کتاب از محتویات کتاب الله، از آن چیزی که فی کتاب الله هست، این کتاب الله رو نزدیک به فضای علم الله می کنه. خود کتاب الله مربوط به کاتب بودن خداونده. ذیل بحث کلام الله خداونده. ذیل بحث تکلم خداوندی. اینجا باید بحث بشه. رابطه کتاب الله و علم الله و کلام الله چی هست؟ کتاب الله و آنچیزی که در کتاب الله هست و علم الله و کلام الله. بله شاید بشه از این بحث نتیجه گرفت یعنی سؤال میشه، آیا میشه از این بحث نتیجه گرفت که کتاب الله تکلم خداوند در مقام علم خداوندی است؟ نه در مقام خلقت خداوندی. نه در مقام زمانی که اشیاء و مخلوقات همه ایجاد شده اند. همه ایجاد شدند سپس خداوند کتابی برای این مخلوقات کتابت کرد یا وقتی ایجاد می شدند خداوند برای مخلوقات همزمان کتابی را کتابت کرد. کتاب الله کتاب علم مخلوقات هست وقتی مخلوقات نیستند. خداوند این کتاب رو کتابت کرد وقتی مخلوقات نبودند. خداوند متکلم، این کتابها را کتابت کرد وقتی مخلوقات نبودند. خداوند متکلم در مقام علم خداوندی این کتاب را کتابت کرد وقتی مخلوقات نبودند. بله یه بحث که در کلام الله وجود داره اینه که کلام الله متأخر از خلقت هست. متأخر از اشیاء در نظام خلقت هست. یا در حین اون هست یا اینکه کتاب الله متقدم هست. وقتی گفته میشه آسمانها و زمین بوسیله خداوند خلق شدند. خداوند می فرماد ما آسمانها و زمین را خلق کردیم و آنچیزی که در آسمانها هست. همه رو خلق کردیم. خب عرض میکنیم قبل از این که خلق کنه، کلام الله مربوط به آسمانها وجود داشت. آیا اینطور هست؟ در زمانی که خلق کرد کلام الله مربوط به آسمانها و زمین پدید آمد؟ بعد از اینکه خلق کرد کلام الله مربوط به آسمانها و زمین بوجود آمد،تکلم شد؟ تکلم آسمانها و زمین کی انجام شد؟ این کی که عرض میکنیم حداقل بلحاظ مقامه. یعنی زمان نباشه. بحث زمان اینجا مطرح نباشه. این تقدم و تأخر چگونه بود؟